! یه شوور هم نداریم

(: با لبخند وارد بشید

! یه شوور هم نداریم

(: با لبخند وارد بشید

! یه شوور هم نداریم

یادم نرود چه می خواستم،یادم نرود چه باید می شد. با زبان طنز، گاهی کودکانه و گاهی مغرضانه که یادم نرود شوخی شوخی،جدی می شود، به امید اینکه به درد یه بنده خدایی خورد، دلی را شاد کرد، خلاصه با اسم ساره می نویسم بی هیچ نقطه و اضافه ای، لطفا با لبخند بخونید، علی یارتون

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
پیوندها

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۰۳ ب.ظ

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

یه شوهر هم نداریم 

که تو کوچه، صبح ها وقتی  که هردومون داشتیم میرفتیم سرکار ،ما را دیده باشه،تا عمر داریم قضیه زمین خوردن ما را هی بخواد تعریف کنه  و ما هم هی  به بینی مون اشاره کنیم که یادش نره خودشم یه بار دستش تو بینیش گیر کرده بود سرصبحی، وگرنه چاله های محل که خیلی وقته پرشده و کی به کیه!! 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۳

یه شوهرم نداریم 

وقتی  با یکی دعوامون شد به روی مبارک نیاریم که ناراحتیم و بهش زنگ بزنیم :عزیزم کجایی که دلم برات لک زده؟

پاشیم بریم بیرون،زیر سی و سه پل طور جایی،یکی هم بزنه زیر آواز و ما هم گوله گوله اشک بریزیم و اصن هم به روی مبارک نیاریم که چی شده  و مهم اون بغل دستی ه هست که نمیدونم الان کجاااست؟!!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۳:۱۹
جمعه, ۱۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۰۱ ب.ظ

قابل انتقال به غیر

یه شوهرم نداریم که 
نداشته باشیم،انگار همه چیمون کامله این قلم مونده


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۱